و بلاخره دلبر به پایان رسید

امروز اخرین دیدارمون بود ،کلی حرف زدیم ،از جواب بله دادنش به مامانشون گفتن که قبول کرد برن خواستگاری.

اونایی که تابستون دلنوشته هامو میخوندم و تحمل میکردن یادشونه چقدر ناراحت بودم از اینکه داره مزدوج میشه

اما امروز منطقی حرف زدیم واسش ارزوی خوشبختی کردم و کلی اداشو دراوردم وقتی متاهل بشه و بگه خانومم خانومم و چقدر حرص خورد.بیخیال بلاخره تموم شد

خودمم باورم‌نمیشه ایقدر بزرگ شدم که از تموم داشته هام راحت دست میکشم.

حلقه مو از دستم در بیارم یا زوده????


گاهی وقتا فراموﺵ کن کجایی

به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی!

گاهی وقتا فقط زندگی کن …

یاد قول‌هایی که به خودت دادی نباﺵ،

تو تلاشتو کردی اما نشد …

یه وقتایی جواب خودتو نده .

هر چی پرسید : چرا اینجای زندگی گیر کردی،

لبخند بزن و بگو کم نذاشتم

اما نشد !

یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر…

از بودن کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند .

م.ن:بماند به یادگاری از رفیق همیشه همراه


امشب قلبم هزار پاره شده از خودم متنفرم، از اینکه فکر میکردم مادری بلدم از اینکه اونقدر به مهراد وابسته ام که همه چیو خراب کردم فکر میکردم اگر از شیر خودم تغذیه کنه بهترینه واسش با افتخار گفتم به به فقط شیرمادر خورده اما نتیجش شد اینکه توی سن ۱۳ ماهگی دندون نداره ، سه کیلو‌کمبود وزن داره نتیجش شد آزمایش کوفتی امروز.۳ تا شیشه ازش خون کشیدن البته اون خون بدن مهراد نبود، ذره ذره قطره قطره جون منو کشیدن و تو شیشه کردن حالم از مادر بودنم بهم میخوره

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دیانا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. mirageroleplay دبیرستانی ها نقد و بررسی فیلم و سریال اجناس فوق العاده دانلود کده